شوراي انقلاب اسلامي نهادي بود که روحالله خميني براي مديريت انقلاب در ايران در 22 دي ماه تشکيل داد و تا پيش از تأسيس مجلس نهاد قانونگذار در ايران به شمار ميآمد. وجود اين شورا پيش از پيروزي انقلاب در بهمن ماه و در ماههاي آغازين پس از پيروزي به جهت مسائل امنيتي فاش نشده و اين شورا در ابتدا به صورت محرمانه و غير علني فعاليت ميکرد.
شوراي انقلاب در تيرماه منحل شد. تعدادي از اعضاي شورا همچون مرتضي مطهري، سيد محمود طالقاني، محمدجواد باهنر، محمد بهشتي و وليالله قرني در ماههاي آغازين پيروزي انقلاب کشته شدند و بيشتر اعضاي باقيمانده شورا از جمله مهدي بازرگان، احمد صدر حاج سيد جوادي، يدالله سحابي، عزتالله سحابي، صادق قطبزاده، ابوالحسن بنيصدر، ابراهيم يزدي، حسينعلي منتظري، علياکبر معينفر و حبيبالله پيمان در سالهاي بعد مغضوب حکومت جمهوري اسلامي واقع شدند.
تشکيل شوراي انقلاب اسلامي
با اوجگيري تظاهرات مردم، انديشه تأسيس «شوراي انقلاب اسلامي» مطرح شد که با سفر مرتضي مطهري به پاريس، اين انديشه، با امام خميني در ميان گذاشته شد.
آقاي مطهري، در مراجعت از سفر پاريس، دستور رهبر عظيم الشأن انقلاب ايران را مبني بر تشکيل شوراي انقلاب اسلامي، آوردند. امام خميني، آقايان شهيد مطهري، شهيد بهشتي، شهيد باهنر، هاشمي رفسنجاني و موسوي اردبيلي را به عنوان هسته اوليه شوراي انقلاب اسلامي تعيين و اجازه داده بودند که افراد ديگر، با اتفاق نظر اين پنج نفر، اضافه شوند و در جلسات ابتدايي، تصميم بر اين شد که حتي الامکان، ترکيب شورا، از اعضاي روحاني و غير روحاني، به نسبت مساوي و نزديک به هم باشد. ترتيب انتخاب اعضاي ديگر و تکميل آن شورا، چنين بود: پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، آقايان سيد محمود طالقاني، سيد علي خامنهاي، محمد رضا مهدوي کني، احمد صدر حاج سيد جوادي، مهندس مهدي بازرگان، دکتر يدالله سحابي، مهندس مصطفي کتيرايي، سرلشکر وليالله قرني، سرتيپ علي اصغر مسعودي، به اتفاق آراء، به عضويت انتخاب شدند. پس از پيروزي انقلاب ايران و تشکيل دولت موقت، آقايان بازرگان، سحابي، کتيرايي، حاج سيد جوادي و قرني، به دولت و ارتش منتقل شدند و به جاي آنها، آقايان دکتر حسن حبيبي، مهندس عزتالله سحابي، دکتر عباس شيباني، ابوالحسن بني صدر و صادق قطب زاده انتخاب گرديدند و در مرحله? بعد، پس از شهادت استاد مطهري، آقايان مهندس مير حسين موسوي، احمد جلالي و دکتر حبيبالله پيمان انتخاب شدند و آقاي مسعودي، به کار اجرايي رفت.
وي در رابطه با نقش مرتضي مطهري چنين مينويسد:
طبعا چون امام حرفها را براي ايشان زده بودند، مرجع براي ما ايشان بودند. بيشتر نص امام را از ايشان بايست ميشنيديم… ايشان، بيشتر از ما، مسائل فکري برايشان مطرح بود تا عملي و در گذشته هم اين طوري بود. در شوراي انقلاب اسلامي هم اين طوري بود. خيلي مواظب بود که خطوط انحرافي فکري که آن روز در جامعه ما وجود داشت و سر و صدا هم زياد داشت. اينها در شوراي انقلاب راه پيدا نکنند.
… به موجب حق شرعي و براساس رأي اعتماد اکثريت قاطع مردم ايران که نسبت به اين جانب ابراز شدهاست در جهت تحقق اهداف اسلامي ملت، شورايي به نام شوراي انقلاب اسلامي مرکب از افراد با صلاحيت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتاً تعيين شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضاي اين شورا در اولين فرصت مناسب معرفي خواهند شد. اين شورا موظف به انجام امور معين و مشخصي شدهاست از آن جمله مأموريت دارد تا شرايط تأسيس دولت انتقالي را مورد بررسي و مطالعه قرار داده و مقدمات اوليه آن را فراهم سازد.
شوراي انقلاب آينه تمام نماي ملت ايران و انقلاب بزرگ و فراگير آن نبود، طرفداران شريعتي و نمايندگان احزاب سياسي و ملي قديم در آنجا نبودند، از نمايندگان جوانان و دانشجويان فعال هم هيچکس نبود، از چپها و مارکسيستها هم هيچکس در آنجا نماينده نداشت، مجاهدين نماينده نداشتند، ولي آقايان روحانيون شوراي انقلاب من را بهعنوان نماينده مجاهدين و اصحاب مرحوم دکتر شريعتي تلقي ميکردند، ميليون هم بطور اخص نماينده نداشتند.
1,531 views