در این صفحه از تهران لوح مقالات در موضوع مهدویت جمع آوری شده است.
موضوع مقاله:برداشت های نادرست از مفهوم انتظار
از آسيبهاي مهم در فرهنگ مهدويّت، تفسيرها و برداشتهاي نادرست از موضوعات اين فرهنگ اسلامي است. درک و دريافت غلط از مفهوم «انتظار» سبب شده است بعضي گمان کنند که چون اصلاح جهان از فساد به دست امام عصر (عليه السلام) خواهد بود، در برابر تباهيها و ناهنجاريها هيچ وظيفهاي نداشته و بايد بيتفاوت بود و دست روي دست گذاشت چرا که همه چيز بر عهدهي ايشان است.
اين نوع انتظار، انتظار منفي يا ويرانگر است که امام خميني (ره) در اينباره دستههاي مختلفي را برشمردهاند:
1- افرادي که انتظار فرج را به نشستن در مسجد، حسينيه، منزل و دعا کردن براي فرج ميدانند، اينها مردم صالحي هستند که به تکاليف شرعي خود عمل ميکنند لکن به فکر اين نيستند که براي فرج کاري بايد کرد.
2- بعضي ديگر انتظار فرج را اين گونه معنا ميکنند که ما به اينکه در جهان و بر ملت چه ميگذرد، کار نداشته باشيم. تنها تکاليف خود را ادا کنيم تا حضرت بيايند و إن شاء الله همه چيز را دنبال کنند.
3- عدهاي نيز ميگويند عالم بايد پر از معصيت بشود تا حضرت بيايند، ما نبايد امر به معروف و نهي از منکر کنيم تا گناه زياد و فرج نزديک شود.
4- يک دسته هم از اين فراتر رفته و ميگويند: بايد به گناه دامن زد، بايد مردم را دعوت به گناه کرد تا دنيا پر از ظلم و جور بشود و حضرت تشريف بياورند.
5- افرادي نيز معتقدند که اصلاً هر حکومتي که در زمان غيبت محقق شود، حکومتي باطل و برخلاف اسلام است. اين دسته از افراد به بعضي از روايات موجود در اين زمينه استناد کردهاند، مانند روايت زير که ابن اعين از امام باقر (عليه السلام) نقل کرده است:
«کلُ رايةٍ تُرفعُ قَبل قِيام القَائم (عليه السلام) طاغوت»؛[1] «هر پرچمي که قبل از پرچم حضرت قائم (عليه السلام) برافراشته شود، صاحب آن طاغوت است.»
در صورتي که منظور از عَلَم در آن روايات، عَلَم مهدوي است نه حکومت اسلامي.[2]
در اين روايت، پرچمهايي که به خاطر دعوت به خويشتن برافراشته شود، محکوم به بطلان و غير قابل اطاعت ميباشند. اينها قيامهايي است که در مقابل حضرت ولي عصر (عليه السلام) واقع شدهاند و رهبر چنين قيامهايي طاغوت است. ولي پرچمهايي که در مسير و جهت اهداف امام زمان (عليه السلام) باشند، مورد انکار قرار نگرفتهاند و دعوت آنها به قيام براي در هم شکستن باطل و به دست گرفتن ادارهي کشور و واگذاري آن به کساني است که در حقيقت، حکومت، حق آنان ميباشد، همانند قيام زيد که از سوي امامان معصوم(عليهم السلام) مورد تمجيد و تعريف قرار گرفته است.[3]
سستي، بياعتنايي و بيتوجهي به شرايط جامعه، سر تسليم فرود آوردن در مقابل بديها و ستمها، بازيچهي سياستبازان و منحرفان شدن و مقابله با هر حرکت اصلاحي، همه از نتايج اين ديدگاه در مورد انتظار است. از طرفي اين تفکر تنها شامل آن دسته از افراد نميشود، بلکه خود ما نيز با اعمال به ظاهر ديني خود شامل اين انتظار منفي ميشويم، شناخت صحيح از دين نداشتن، امر به معروف و نهي از منکر نکردن و نسبت به مسائل پيرامون خود بيتفاوت بودن، ما را از منتظر واقعي بودن دور کرده است..
در حاليکه انتظار سازنده يا مثبت، تلاش و حرکت منتظر و زمينهسازي براي ظهور حضرت است.
انتظار واقعي، آماده باش و تحصيل آمادگيهاي لازم براي رسيدن به اهداف و خواستههاي مورد نظر است. انتظار، تنها يک حالت روحي نيست، بلکه با توجه به رواياتي که آن را «افضل الاعمال» يا «احب الاعمال» ميدانند، يک حالت روحي جريان يافته و شکل گرفتهاي است که از معرفت برخاسته و به اقدام و عمل ميانجامد.
___________________________
[1]. ميرزا حسين نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج 2، ص 248 .
[2]. برگرفته از صحيفهی امام، ج 21، ص 13، به نقل از فصلنامهی انتظار، ش 1، ص 17 .
[3]. فصلنامهی انتظار، ش 7، نقد و بررسی روايات نافی حکومت و قييام در عصر غيبت، محمّد علی قاسمی، صص 377 – 391 .
موضوع مقاله:احکام منتظران
يکي از آرمانها و اهداف قيام امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف احياي دستورها و احکام الهي است؛ همان گونه که در دعاي عهد ميخوانيم: «اوست احياگر احکام تعطيل شده قرآن». به تبع چنين مطلبي، منتظران حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ که سعي در هماهنگي اعمال خود با ايشان دارند ـ بايد در صدد تلاش براي يادگيري احکام الهي و عمل به آن نيز باشند.احکام منتظران، سلسله مطالبي است که از مسائل و احکام شرعي مربوط به مناسبتها و اماکن و اعمال متناسب با امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف سخن ميگويد.
احکام مسجد مقدس جمکران (1)
پرسش: نماز خانمها در محيط باز (حياط جمكران) در برابر نامحرمان چه حكمي دارد؟
پاسخ: بايد در برابر نامحرم، پوشش مناسب حتي پوشش روي پا رعايت شود.
پرسش: حكم نماز كسي كه چهل هفته متوالي از شهري بجز شهر قم به مسجد جمكران ميآيد چيست؟
پاسخ: فتواي مشهور مراجع تقليد، اين است كه نمازش شكسته است.
پرسش: اگر كسي نذر كند چهل هفته متوالي به جمكران برود و به واسطة عذري، در تشرف او به جمكران فاصله بيفتد، آيا بايد از اول شروع كند؟
پاسخ: خير، ميتواند بعد از عذر ادامه دهد.
پرسش: كسي كه خواب ديده چهل هفته به جمكران ميرود، آيا لازم است براي رفع مشكل خود چهل هفته به جمكران برود؟
پاسخ: خير، خواب براي انسان تكليفي نميآورد.
پرسش: محدوده مسجد جمكران ـ براي افرادي (مانند برخي خانمها) که عذر شرعي دارند، نميتوانند به آنجا وارد شوند ـ كجاست؟
پاسخ: حياط مسجد جمكران، جزء مسجد نيست.
پرسش: آيا ورود به مسجد جمكران نياز به وضو دارد؟
پاسخ: خير، مگر اين كه بخواهد نماز بخواند.
پرسش: آيا حياط مسجد جمكران، حكم مسجد را دارد؟
پاسخ: خير.
پرسش: اعتكاف در مسجد مقدس جمكران جايز است يا خير؟
پاسخ: مسجد جمكران در حال حاضر، از مساجد جامع محسوب ميشود و اعتكاف در آن صحيح است.[1]
پرسش: آيا اعتكاف در زير زمين مسجد جمكران كه از آن، جهت نمازهاي يوميه و نماز امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف استفاده ميشود، اما به صورت مرتب نماز جماعت ندارد جايز است؟
پاسخ: اشكال ندارد.[2]
پرسش: آيا ميتوان نماز امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را در غير مسجد جمكران خواند؟
پاسخ: مانعي ندارد.
پرسش: آيا نماز امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را ميتوان به صورت جماعت يا دسته جمعي خواند؟
پاسخ: به صورت جماعت جايز نيست، ولي به صورت دسته جمعي مانعي ندارد.
پرسش: آيا نماز امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ساعت خاصي دارد؟
پاسخ: خير.
پرسش: آيا ميشود به جاي نماز تحيت[3] مسجد، نماز قضا بخوانيم؟
پاسخ: بله.
پرسش: آيا نماز واجب يا مستحب، به جاي نماز تحيت مسجد جمكران حساب ميشود؟
پاسخ:
حضرت آيتالله تبريزي رحمه الله: چنانچه بخواهد تحيت مسجد مخصوص را بخواند، بايد همان را به قصد رجا بخواند.[4]
حضرت آيتالله مكارم دام ظله: اشكال دارد.
حضرت آيتالله فاضل رحمه الله: بلي.
حضرت آيتالله بهجت رحمه الله: به جاي آن نماز مخصوص نميشود، ولي خود آن ثواب دارد.
پرسش: شك در عدد ( إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) در نماز امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف چه حكمي دارد؟
پاسخ:
تا وقتي كه فارغ از محل نشده، بنا بر اقلّ و کمتر بگذارد.[5]
حضرت آيتالله تبريزي رحمه الله: نماز را به قصد رجا (اميد ثواب) بخواند و هرجا كم بود، جبران كند و زيادي سهوي(غير عمدي) هم مُضِرّ نيست.
حضرت آيتالله مكارم دام ظله: اگر قبل از ركوع متوجه شود كه سورة توحيد را فراموش كرده، همچنين ( إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) را بايد جبران كند و اگر بعد از ركوع باشد، جبران لازم نيست، و مناسب است بعد از نماز، قضا كند.
حضرت آيتالله فاضل رحمه الله: اگر قبل از ركوع متوجه شده، آن را تكميل كند و به ركوع رود و اگر در ركوع يا بعد از آن متوجه شود، ميتواند برگردد و آن را تكميل كند و دوباره به ركوع رود و زيادي ركن در نمازهاي متسحبي كه براي تدارك چيزي باشد، موجب بطلان نيست.
پرسش: اگر کسي بعد از بلند شدن از ركوع يا سجده، يادش آمد كه تعداد هفت بار ذكر را كم يا زياد گفته، چه كند؟
پاسخ:
حضرت آيتالله تبريزي رحمه الله: در نافله و هر نماز مستحبي، هر جا فراموش كرده يا كم گفته، برگردد و جبران كند و زيادي ركن در اين موارد مانعي ندارد و زيادي سهوي(غير عمدي) هم به نماز ضرر نميزند.[6]
حضرت آيتالله فاضل رحمه الله: ميتواند برگردد و آن را تكميل كند.
حضرت آيتالله بهجت رحمه الله: هر مقداري را كه فراموش كرده، اگر از محل آن نگذشته، بايد جبران كند و اگر از محل گذشته، تدارك(جبران) نياز ندارد، مثل نماز واجب، ولي در نماز مستحبي سجده سهو هم لازم ندارد.
پرسش: اگر كسي نميتواند همه صد صلوات بعد از نماز يا قسمتي از آن را در سجده بگويد، چه كند؟
پاسخ:
حضرت آيتالله تبريزي رحمه الله: به قصد رجا(اميد ثواب) هر طوري ميتواند خم شود و در آن حال بگويد، و الاّ با اشاره سر و چشم، سجده كند.[7]
حضرت آيتالله مكارم دام ظله: به مقداري كه ميتواند گفته و بقيه را نشسته بگويد.
حضرت آيتالله فاضل رحمه الله: هر مقداري كه ميتواند در سجده بگويد و بقيه را بعد از بلند شدن از سجده بگويد.
حضرت آيتالله بهجت رحمه الله: هر مقداري را كه ميتواند بگويد و باقي را در حالت غير سجده به قصد قربت بفرستد.
پرسش: اگر كسي در اثر نداشتن سواد يا اشتباه كردن نميتواند نماز تحيت و نماز امام زمان را به صورت صحيح بخواند، وظيفه او چيست و آيا ميتواند نايب بگيرد؟
پاسخ:
حضرت آيتالله تبريزي رحمه الله: هر طور ميتواند، به قصد رجا بخواند.[8]
حضرت آيتالله مكارم دام ظله: همان مقدار كه توان دارد بخواند و نايب گرفتن لازم نيست.
حضرت آيتالله فاضل رحمه الله: به همان صورت كه ميتواند بخواند و نميتواند نايب بگيرد.
حضرت آيتالله بهجت رحمه الله: در مورد انسان زنده در نماز استحبابي به معناي اهداي ثواب اشكال ندارد.
پرسش: آيا ميتوان نماز امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را نشسته خواند؟
پاسخ: مانعي ندارد.[9]
پرسش: آيا سفارش خاصي بر رفتن چهل هفته به جمكران وجود دارد؟
پاسخ: خير، ولي رفتن به جمكران بركات فراواني دارد. البته مناسب است همراه با چهل هفته به جمكران رفتن، چهل هفته نماز اول وقت بخوانند، چهل هفته تصميم بر ترك گناه بگيرند، چهل هفته در نماز جماعت شركت كنند و…
________________________
[1] . جامع الاحكام، آيتالله صافي، ج1، س 514.
[2] . استفتائات جديد، آيتالله مكارم، ج2، س460.
[3] . نمازي که بعد از ورود به مسجد و قبل از هر عملي خوانده ميشود.
[4] . استفتاء از دفتر آيتالله تبريزي.
[5] . استفتائات بهجت، ج2، ص208، س2274. مثلاً اگر شك كند که پنجاه بار گفته يا شصت بار، بنا را بر اين بگذارد كه پنجاه بار گفته است.
[6] . استفتاء از دفتر آيتالله تبريزي.
[7] . همان.
[8] . همان.
[9] . لازم به ذكر است كه نمازهاي مستحبي، ويژگيهاي خاصي دارد: مثلاً ميتوان در حال راه رفتن يا نشسته خواند، خواندن سوره در نمازهاي مستحبي واجب نيست، زياد شدن ركن به صورت سهوي يا شك بين ركعات، نماز را باطل نميكند، ميتوان عمداً نمازهاي مستحبي را قطع نمود و…؛ العروة الوثقي، ج1، ص773.
موضوع مقاله:آخر الزمان در دين يهود
از بعضي عبارات متون مقدس، آخرالزمان به معناي روز خداوند، روز انتقام از گنهكاران و پاداش افراد نيكوكار استنباط ميشود. اينجا دو برداشت وجود دارد؛ يكي به معناي پايان دوران جهان و پيوستن آن به قيامت است.اين برداشت، بين يهود از سدههاي دو و سه پيش از ميلاد پيدا شده است؛
برداشت ديگر، پيروزي قوم برگزيده خداوند، حكومت آنان بر سرتاسر عالم، اجراي عدل و داد و شكست اهريمن و ظالمان است. بني اسرائيل كه خود را قوم برگزيده خداوند ميدانستند، در انتظار دوراني بودند كه وعده الهي تحقق يابد و خداوند، قوم برگزيده خود را در سرزمين موعود مستقر و دشمنان را نابود كند.
در دورههاي پس از حكومت داوود و سليمان (علیهماالسلام) ، قوم بني اسرائيل از لحاظ اجتماعي و اخلاقي و ديني دچار انحطاط شده، به شرك و الحاد گرايش يافتند؛ بنابراين، انتظار زماني ميرفت كه خداوند بار ديگر پيشواياني هم چون موسي، يوشع، سليمان و داوود را ميان آنان ظاهر كند، تا بدكاران و ظالمان را به جزاي عملشان برسانند و قوم را از بدبختي و هلاكت نجات دهند. در عاموس (آموس) نبي سده هشت پيش از ميلاد، از اين روز ياد شده است؛ روزي كه بدكاران كيفر ميشوند و نتيجه عمل زشت خود را ميبينند و خداوند، از آنان انتقام ميگيرد. عاموس، آن ايام را به ظلمت و تاريكي توصيف ميكند:
واي بر شما كه مشتاق روز خداوند هستيد! روز خداوند براي شما چه خواهد بود؟ تاريكي، و نه روشنايي…. ظلمت غليظي كه در آن، هيچ درخشندگي نباشد.
شايد مراد از تاريكي و ظلمت، وضع ظاهري عالم و آمدن عذاب باشد و شايد منظور، رسيدن افراد ظالم و تبهكار به جزاي عملشان باشد و اين تعبيرات كنايه از آن باشد؛ چنان كه موافق همين مطلب و برداشت، در كتب ديگر، مانند هوشع و اشعياي نبي وجود دارد و آخرالزمان، روز خداوند و روز جزاي دادن ظالمان و ستمكاران و مبتلا ساختن آنان به عذابهاي الهي، مانند زلزله و توفان و در مقابل، نجات يافتن و مورد رأفت الهي قرار گرفتن مؤمنان و افراد صالح، بيان شده است؛ روزي كه پادشاهي از نسل يسّي (پسر داوود) كه شخص حكيم و خداترسي است، ظهور كرده و جهان را از عدل و داد پر خواهد نمود.
به بيان ديگر به كلي، در كتبي كه مربوط به دوران قبل از اسارت است، مانند كتب مقدس ذكر شده و كتب ديگر از قبيل ميكاه، ناحوم، ارميا، صفنياء و امثال آنها از روز خداوند كه روز نزول آتش و عذاب الهي بر جهان سرشار از ظلم و جور و نجات مؤمنان، سخن به ميان آمده و آن را نزديك معرفي ميكنند. اين روز، به معناي پايان جهان و بر پا شدن رستاخيز و پاداش و كيفر آخرتي نيست؛ بلكه غضب و عذاب الهي در همين جهان است و دشمنان و مخالفان قوم بني اسرائيل به جزاي عمل خود ميرسند و پادشاهي ظهور ميكند كه عدل و اراده خداوند را طبق مصالح و منافع قوم يهود برپا ميكند و عهدي كه در طور سينا بسته شده بود، دوباره تجديد خواهد كرد؛ اما در كتب مربوط به دوران پس از اسارت، مانند حزقيال نبي، اشعياي دوم و اشعياي سوم، زكريا، دانيال و كتب ديگر، مصيبتها و بلاهايي كه از بابليان بر قوم بني اسرائيل رسيد و خواري و ذلّتي كه در دوران اسارت تحمل كردند، همگي كيفر الهي و جزاي گناهان آنان به شمار آمده و آنچه غايت آرزو و انتظار آنان است، بازگشت به اورشليم، تجديد بناي معبد، ظهور فرمانروايي از نسل داوود و تحقق وعده خداوند در سرزمين موعود است. تا اينجا چنين برداشت ميشود كه آخرالزمان و روز خداوند، به دو معنا آمده است:
1. به كيفر رسيدن دشمنان قوم يهود و پيروزي بني اسرائيل و تشكيل حكومت بر سرتاسر زمين و فرمانروايي مطلق كه در همين دنيا تحقق مييابد.
2.آغاز دورهاي جديد از زندگي كه ويژة قوم يهود است و آنها در اين زندگي، به سعادت ابدي نايل ميشوند. همچنان كه دشمنان يهود، دچار عذاب الهي و ابدي ميگردند.
در كتاب اشعياي دوم، روز خداوند، هنگامي است كه سير تاريخ جهان، به نقطه غايت و كمال خود ميرسد و خلقي جديد آغاز ميشود كه همگاني است و ويژه بني اسرائيل نيست:
من كه يهوه هستم، ايشان را اجابت خواهم كرد؛ خداي اسرائيل هستم؛ اينان را ترك نخواهم كرد. بر تلهاي خشك، نهرها و ميان واديها، چشمهها جاري خواهم نمود. و بيابان را به بركه آب، و زمين خشك را به چشمههاي آب، مبدّل خواهم ساخت.
از عبارات بالا به ويژه صدر آن، اختصاص داشتن به بني اسرائيل فهميده ميشود. حركت و جريان تاريخ، طبق طرحي پيش ميرود كه خداوند از آغاز آفرينش آن را معين و مقرر كرده و تا پايان زمان، سير و حركت آن ادامه دارد. كسي كه مأمور اتمام اين طرح و رساندن آن به نقطه پايان است، «عبد يهوه» نام دارد. او است كه بايد با تحمل رنجها و بلاهاي مداوم و گوناگون، گناهان بني آدم را بر جان خود بخرد و عالم را از ظلم و فساد پاك كند و دوران جديد را آغاز نمايد.
خدمتگذار عادل من، بار گناهان بسياري از مردم را به دوش خواهد گرفت و من، به خاطر او آنها را خواهم بخشيد. به او مقامي بزرگ و قدرتي عظيم خواهم داد؛ زيرا او خود را فدا كرد؛ از خطاكاران محسوب شد، بار گناهان بسياري را بر دوش گرفت و براي خطاكاران شفاعت كرد.
در كتاب اشعياي سوم از داوري نهايي خداوند و آتش خاموشي ناپذيري كه همه گنهكاران را خواهد سوزاند و از آفرينش آسمانهاي جديد و زمين جديد و شكوه و جلال اورشليم جديد و سرور و شادي همه مردم جهان، سخن به ميان آمده است:
زيرا اينك من آسماني جديد و زميني جديد خواهم آفريد و چيزهاي پيشين به ياد نخواهد آمد و به خاطر نخواهد گذشت.
در بخش مياني كتاب اشعيا كه به مكاشفات اشعيا معروف است و به دورههاي سده دوم يا سوم پيش از ميلاد تعلق دارد، از انهدام جهان در آخرالزمان، رستاخيز مردگان و پاداش اعمال خبر داده شده است:
پس چون اين را ببينيد، دل شما شاد خواهد شد و استخوانهاي شما مثل گياه سبز و خرّم خواهد گرديد و دست خداوند، بر بندگانش معروف خواهد شد؛ اما بر دشمنان خود غضب خواهد كرد.
بنابراين «روز يهوه» كه روز انتقام از گنهكاران و كافران و زمان استقرار حكومت يهوه بر قوم برگزيده در اين جهان است، در دورههاي پس از زمان اسارت، معناي وسيعتري به خود ميگيرد و به يك تحول بزرگ آخرالزماني به معناي فرجامشناسي مبدل ميشود. پاداش و كيفر، ديگر خاص زندگان نيست؛ بلكه عام و شامل همه انسانها از گذشته و حال ميشود و مردگان، دوباره زنده ميشوند و با داوري نهايي كه پس از آن، ديگر داوري نيست، به سعادت يا شقاوت ابدي خود ميرسند. كسي كه پرچمدار اين تحول بزرگ است، پادشاهي نيست كه بر بني اسرائيل حكومت ميكند؛ بلكه كسي است كه دروازههاي ملكوت الهي و عالم باقي را ميگشايد.
در مكاشفات، زمان و جهان هستي به دوبخش تقسيم ميشود: جهان و زمان جاري كه پر از شر و فساد و ظلم و گناه است و شيطان و عوامل او در آن، هميشه در كار و فعاليتند و بخش دوم: جهان و زمان آتي كه سراسر، نور و سرور جاويدان و ابدي است و عقل و رحمت الهي بر آن، حكومت دارد:
ليكن خطاهاي شما، ميان شما و خداي شما حائل شده است و گناهان شما، روي او را از شما پوشانده است، تا نشنود؛ زيرا دستهاي شما به خون، و انگشتهاي شما به شرارت آلوده شده است. لبهاي شما به دروغ تكلم مينمايد و زبانهاي شما به شرارت نطق ميكند. نيز در جاي ديگر آمده است:
آنگاه در خداوند متلذّذ خواهي شد و تو را بر مكانهاي بلند زمين سوار خواهم كرد.
نتيجه اينكه از بعضي عبارات عهد عتيق چنين برداشت ميشود كه مراد از آخرالزمان، آغاز دوره خوشبختي و كامروايي قوم يهود و پيروزي آنان بر دشمنان، در همين دنيا و پيش از پايان عالم است.
اما از عبارات و كتب ديگر چنين استنباط ميشود كه آخرالزمان كه به روز خداوند يا روز يهوه تعبير شده است، عبارت از عالمي جديد با زندگي نو خواهد بود كه با داوري يهوه و سپس به پاداش و كيفر رسيدن افراد است كه گاهي ويژه قوم يهود و زماني عمومي و غير مختص به بني اسرائيل شمرده شده است.
در بيشتر عبارات كتاب مقدس يهود، آخرالزمان به معناي روز خداوند و روز انتقام از گنهكاران و پاداش افراد نيكوكار است كه هم به معناي پايان جهان و شروع قيامت و عالم جديد و هم به معناي پيروزي قوم برگزيده خداوند و حكومت آن بر سرتاسر جهان و شكست اهريمن است؛ دوراني كه انتظار قوم يهود به سر ميآيد و وعده الهي تحقق مييابد. بعيد نيست مراد از حكومت بر سرتاسر عالم، همان حكومت «يهوه» و داوري او و منظور از شكست دشمنان يهود، به كيفر رساندن آنان باشد.
___________________________
1 . عهد عتيق، عاموس نبي، 5: 18 ـ 20.
2 . همان، اشعياي نبي، 2: 12 ـ 17، 12: 1 ـ 6، 28: 5 ـ 6، 29: 6 ـ 7؛ هوشع، ب 8ـ10.
3 . همان، اشعياي نبي، 40: 1 و 55: 13ـ12 و 56: 1 و 66: 24.
4 . همان، اشعياي نبي، 41: 17 ـ 20، 42: 5 ـ 7، 43: 1، 45: 8.
5 . همان، 41: 22 ـ 23، 42: 8 ـ 9، 46: 8 ـ 13، 52: 12، 53: 11.
6 . همان، 12: 60، 62:12، 65: 17ـ25.
7 . همان، ابواب 56 ـ 66.
8 . همان، 59.
9 . همان، 58:14.
مقاله مهدویت،مقالات مهدوی،دانلود مقالات مهدوی،دهه مهدویت،آموزش مجازی مهدویت،پورتال مهدویت،کتاب الفبای مهدویت،مهدی طحنیان سرباز کوچک امام ،تولد امام مهدی،آخر الزمان در دين يهود،مقاله آخر الزمان در دين يهود،احکام منتظران،مقاله احکام منتظران،برداشت های نادرست از مفهوم انتظار،مقاله برداشت های نادرست از مفهوم انتظار
1,577 views