وَ كان مِن دعائِه عليهالسلام اذا سَئَلَ اللّهَ العافيةَ و شُكرَها
« وقتى که عافیت و شکر آن را از خداوند مىخواست»
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاَلْبِسْنى عافِيَتَكَ، وَ جَلِّلْنى
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و لباس عافیت بر من بپوشان، و سراپایم را
عافِيَتَكَ، وَ حَصِّنّى بِعافِيَتِكَ، وَ اَكْرِمْنى بِعافِيَتِكَ، وَاَغْنِنى
به عافیت فراگیر، و به عافیت محفوظم دار، و به عافیت گرامیم دار، و به عافیت
بِعافِيَتِكَ، وَ تَصَدَّقْ عَلَىَّ بِعافِيَتِكَ، وَهَبْ لى عافِيَتَكَ، وَ
بىنیازم کن، و عافیتت را بر من صدقه ده، و مرا عافیت بخش، و
اَفْرِشْنى عافِيَتَكَ، وَاَصْلِحْ لى عافِيَتَكَ، وَ لاتُفَرِّقْ بَيْنى
و برایم بستر عافیت بگستر، و عافیت را برایم از هر مانعى پیراسته ساز، و در دنیا و آخرت بین من
وَ بَيْنَ عافِيَتِكَ فِى الدُّنْيا وَالْاخِرَةِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
و عافیت جدایى مینداز. خداوندا بر محمد و آلش
وَالِهِ، وَ عافِنى عافِيَةً كافِيَةً شافِيَةً عالِيَةً نامِيَةً، عافِيَةً
درود فرست، و مرا عافیت بخش عافیتى کافى و شفابخش، و برتر و روزافزون، عافیتى که
تُوَلِّدُ فى بَدَنِى الْعافِيَةَ، عافِيَةَ الدُّنْيا وَالْاخِرَةِ، وَامْنُنْ عَلَىَّ
در بدنم عافیت تولید کند، و در یک کلمه: عافیت دنیا و آخرت، و بر من منّت نِه به
بِالصِّحَّةِ وَالْأَمْنِ وَالسَّلامَةِ فى دينى وَ بَدَنى، وَالْبَصيرَةِ
تندرستى و امنیت و سلامت در دین و بدن، و بصیرت
فى قَلْبى، وَالنَّفاذِ فى اُمُورى، وَالْخَشْيَةِ لَكَ، وَالْخَوْفِ
در دل، و پیشرفت در امور، و هراس و بیم
مِنْكَ، وَالْقُوَّةِ عَلى ما اَمَرْتَنى بِهِ مِنْ طاعَتِكَ، وَالْاِجْتِنابِ
از تو، و توان و قدرت بر انجام طاعتى که مرا به آن فرمان دادهاى، و اجتناب
لِما نَهَيْتَنى عَنْهُ مِنْ مَعْصِيَتِكَ. اَللَّهُمَّ وَامْنُنْ عَلَىَّ بِالْحَجِّ
از نافرمانیت که مرا از آن برحذر داشتهاى. خداوندا بر من منّت گذار که موفق به حچ
وَالْعُمْرَةِ، وَ زِيارَةِ قَبْرِ رَسُولِكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ رَحْمَتُكَ
و عمره و زیارت قبر رسولت و آل او
وَ بَرَكاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى الِهِ وَ الِ رَسُولِكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ اَبَداً
که درودت بر همه آنان باد – گردم، همیشه
مااَبْقَيْتَنى، فى عامى هذا وَفى كُلِّ عامٍ، وَاجْعَلْ ذلِكَ مَقْبُولاً
تا وقتى که مرا در دنیا زنده مىدارى، در امسال و همه سال، و آن عبادات را پذیرفته و
مَشْكُوراً، مَذْكُوراً لَدَيْكَ، مَذْخُوراً عِنْدَكَ، وَاَنْطِقْ
مایه پاداش و منظور نظر و ذخیرهام نزد خود قرار ده، و زبانم را
بِحَمْدِكَ وَ شُكْرِكَ وَ ذِكْرِكَ وَ حُسْنِ الثَّنآءِ عَلَيْكَ لِسانى،
به حمد و شکر و ذکر و ثناى جمیلت گویا کن،
وَاشْرَحْ لِمَراشِدِ دينِكَ قَلْبى، وَ اَعِذْنى وَ ذُرِّيَّتى مِنَ الشَّيْطانِ
و قلبم را براى پذیرش هدایتهاى دینت گشاده ساز، و مرا و فرزندانم را از شیطان
الرَّجيمِ، وَ مِنْ شَرِّ السَّآمَّةِ وَالْهآمَّةِ وَالْعآمَّةِ وَالَّلآمَّةِ، وَ مِنْ
رانده شده و از شر جانوران زهرناک و زهردارکشنده، و سایر جانوران و چشمزخم، و از
شَرِّ كُلِّ شَيْطانٍ مَريدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ سُلْطانٍ عَنيدٍ، وَ مِنْ
شر هر شیطان سرکش، و از شر هر پادشاه ستمگر، و از
شَرِّ كُلِّ مُتْرَفٍ حَفيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ضَعيفٍ وَ شَديدٍ،
شر هر خوشگذران نازپرورده سرکش، و از شر هر ضعیف و قوى،
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَريفٍ وَ وَضيعٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ صَغيرٍ وَ كَبيرٍ،
و از شر هر عالىمقام و فرومایه، و از شر هر کوچک و بزرگ،
و مِنْ شَرِّ كُلِّ قَريبٍ وَ بَعيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مَنْ نَصَبَ
و از شر هر نزدیک و دور، و از شر هر کسى از
لِرَسُولِكَ وَ لِاَهْلِ بَيْتِهِ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ، وَ مِنْ شَرِّ
جن و انس که به جنگ پیامبرت و اهلبیتش اقدام کرده، و از شر
كُلِّ دآبَّةٍ اَنْتَ اخِذٌ بِناصِيَتِها، اِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ.
هر جنبندهاى که مسخّر قدرت توست پناه ده، زیرا که تو در سلطنت بر صراط حق و عدلى.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ مَنْ اَرادَنى بِسُوءٍ فَاصْرِفْهُ
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و هر که علیه من اندیشه بد داشته باشد
عَنّى، وَادْحَرْ عَنّى مَكْرَهُ، وَادْرَاْ عَنّى شَرَّهُ، وَ رُدَّ كَيْدَهُ
او را از من بگردان، و نیرنگش را از من دور کن، و شرش را از من بازدار، و مکرش را
فى نَحْرِهِ، وَاجْعَلْ بَيْنَ يَدَيْهِ سُدّاً حَتّى تُعْمِىَ عَنّى بَصَرَهُ،
به گلوگاهش برگردان، و سدّى در مقابلش بپا کن که چشمش را از دیدن من کور،
وَ تُصِمَّ عَنْ ذِكْرى سَمْعَهُ، وَ تُقْفِلَ دُونَ اِخْطارى قَلْبَهُ،
و گوشش را از شنیدن ذکر من کر سازى، و دلش را به وقت سوء نیت در حق من قفل نمایى،
وَ تُخْرِسَ عَنّى لِسانَهُ، وَ تَقْمَعَ رَاْسَهُ، وَ تُذِلَّ عِزَّهُ، وَ تَكْسِرَ
و زبانش را از گفتگو درباره من لالسازى، و سرشرا به گرز ذلّتبکوبى، وعزتش را بهذلّت بدل کنى، وبزرگیش
جَبَرُوتَهُ، وَ تُذِلَّ رَقَبَتَهُ، وَ تَفْسَخَ كِبْرَهُ، وَ تُؤْمِنَنى مِنْ
را بشکنى، و گردنش را به خوارى فرود آورى، و کبریائیش را از هم بپاشى، و مرا
جَميعِ ضَرِّهِ وَشَرِّهِ وَغَمْزِهِ وَهَمْزِهِ وَلَمْزِهِ وَحَسَدِهِوَعَداوَتِهِ
از همه ضرر و شر و طعن و غیبت و عیبجویى و حسد و دشمنى
وَ حَبآئِلِهِ وَ مَصآئِدِهِ وَ رَجْلِهِ وَ خَيْلِهِ، اِنَّكَ عَزيزٌ قَديرٌ.
و بندها و دامها و پیادهها و سوارههاى او ایمنسازى، زیرا که تو غالب غیر مغلوب و داراى قدرت بىنهایتى.